ما را گلی از روی تو چیدن نگزارند چیدن چه خیال است که دیدن نگزارند
گفتم شنود مزده دیدار تو گوشم آن نیز شنیدم که شنیدن نگزارند

تقدیم می کنم به پرویز یاحقی :
خوش به حال من که در پاییز عمرم غنچه عشق تو رویده است
خوش به حال تو که خواهانت چنین شیدا و شوریده است